زهرازهرا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه سن داره

فرشته کوچولوی خدا

سفر به لرستان

سلام نازدونه جونم برای تعطیلات 12 و 13 فروردین با مامان احترام اینا رفتیم لرستان طبیعت بسیار زیبایی داشت و خیلی خوش گذشت  زهرا در کنار آبشار زیبای آب سفید     خانم مهندس در حال بازدید مراحل ساخت سد رودبار لرستان   ظهر سیزده به در تو مسیر بودیم و یه جای قشنگ پیاده شدیم تا ناهار بخوریم شما داشتی قدم میزدی که یه زنگوله خوشگل پیدا کردی و کلی ذوق کرده بودی و آوردیش خونه تا بندازی گردن ببعی خودت ...
29 فروردين 1392

لحظه سال تحویل

سلام عسلکم لحظه سال تحویل امسالمون خیای جالب و به یاد ماندنی و در عین حال پر استرس بود  ما از روز اسباب کشی تا سال تحویل کمتر از یک هفته وقت داشتیم و روزای پرکار و خسته کننده ای داشتیم و اصلا به فکر تلویزیون و وصل آنتنش و .. نبودیم  صبح چهارشنبه رفتیم خرید و 4تا ماهی هم برای هفت سینمون خریدیم یه حوض خوشگل هم قبلا خریده بودیم و تصمیم داشتیم هفت سین رو کنار اون بچینیم  ....ولی غافل از اینکه تا ظهر تو ترافیک گیر کردیم و هنوزم سمنو و سبزه نخریده بودیم تصمیم گرفتیم بیایم خونه و یه هفت سین الکی با سیخ و ساعت و ... غیره درست کنیم  وقتی رسیدیم خونه و ماهی ها رو تو حوض گذاشتیم و خواستیم بقیه هفت سین رو بذاریم یادمون اومد ک...
29 فروردين 1392

سال جدید و خونه جدید

سلام دخمل نانازم چند ماهی بود که آپارتمانمونو تحویل داده بودن ولی دلمون نمیومد از پیش مامان احترام اینا بریم تا اینکه خونه جدید مامان احترام و عمو اینا هم آماده شد و از پیشمون رفتن  و ... دیگه مموندن ما هم فایده نداشت و بالاخره یه روز باید از هم جدا میشدیم و روز 5شنبه 23 اسفند اسباب کشی کردیم و از خونمون با همه خاطرات خوبش خداحافظی کردیم و رفتیم خونه جدید.... فکر میکردم خیلی برامون سخت باشه چون به مامان احترام خیلی وابسته شده بودیم آخه به جرأت میتونم بگم مامان احترام بهترین مادرشوهر دنیاس و هرکسی جای من بود دور شدن از چنین مادر ماهی براش خیلی سخت بود ولی تونستیم با این شرایط کنار بیایم و البته یه حسن بزرگ هم داره اونم اینکه کنترل شم...
29 فروردين 1392
1